کد مطلب:246033
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:287
ازدواج امام
مأمون از امام ما، جواد می پرسد:
آیا شما ازدواج با دختر مرا می پذیرید؟
امام می فرماید: «بله می پذیرم.»
مأمون از امام ما، جواد تقاضا می كند كه خطبه ی عقد بخواند. و امام چنین می فرماید:
الحمدلله اقرارا بنعمته و لا اله الا الله اخلاصا لوحدانیته و صلی الله علی محمد سید بریته و الاصفیاء من عترته.
اما بعد فقد كان من فضل الله علی الانام ان اغناهم بالحلال عن الحرام و قال سبحانه:
و انكحوا الایامی منكم و الصالحین من عبادكم و امائكم ان یكونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم. [1] .
آن گاه مأمون از جانب دخترش - ام الفضل - صیغه ایجاب - عقد را می خواند و امام صیغه ی قبول را - در حالی كه امام مهریه ی این ازدواج را پانصد درهم معادل مهریه ی حضرت زهرا سلام الله علیها - قرار داده است.
سپس مأمون دستور می دهد عطر و غالیه بیاورند و همه ی حضار را معطر كنند و سفره های مجلل بگسترند و به همه ی حضار هدایایی عطا كنند.
[ صفحه 57]
[1] ... خداوند را سپاس مي گويم به خاطر اقرار به نعمتش و لا اله الا الله از سر اخلاص به وحدانيتش و درود و سلام خدا بر محمد، سرور آفريدگانش و بر برگزيدگان از خاندانش.
سبحانه - فرمود: اما بعد، اين از فضل و رحمت خدا است بر بندگان كه آنان را به وسيله ي حلال از حرام بي نياز گردانيد و او - سبحانه - فرمود:
مجردين از شما و شايستگانتان براي ازدواج از مرد و زن را به عقد يكديگر درآوريد. اگر چنانچه فقير باشند، خداوند از فضل خودش آنان را غني مي فرمايد و خداوند وسعت بخش و عالم است.
بحارالانوار - جلد 50 - صفحه ي 78 - 74 و مستدرك الوسائل، ج 14، صفحه ي 209.